۱۳۸۹ شهریور ۲۴, چهارشنبه

انگیزه نوشتن در هوای ابری

خیلی وقت بود که دلم می خواست وبلاگی داشته باشم. خیلی وقت بود که با خواندن هر وبلاگ وسوسه می شدم من هم بنویسم. ولی هر بار به تعویقش میانداختم و به دنبال یک موضوع در زندگیم بودم که به بهانه اش وبلاگم را شروع کنم. وقتی که همسرم برای تحصیل به هلند آمد فکر کردم بهانه خوبی است که از دلتنگیها و تنهایی هایم بنویسم . ولی همان دلتنگی ها حوصله و توانی باقی نمی گذاشتند.  ترک ایران و پیوستن به همسرم هم آنقدر انگیزه ایجاد نکرد.
اینروزها که بعد از سالها دوری از درس و تحصیل بار دیگر به کلاس و درس برگشتم  انگیزه ای رو که دنبالش بودم رو در من بوجود آورد.