۱۳۹۲ فروردین ۲۰, سه‌شنبه

بازهم دقیقه نود

بعد از سه روز در خانه جدید هنوز خیلی چیزها سر جایش نرفته. امروز با وجود همه کارهایی که در بیرون از خانه باید انجام میدادم خانه ماندم که به کارها برسم ولی از اونجایی که میدونم که اگر بلند شم باید تا شب در حال جابجایی و تمیز کردن باشم، چسبیدم به نت و وبلاگ خواندن و کنجکاوی در ف.ب و همش دارم شروع کردن کار رو به تاخیر میندازم.
دو- سه هفته آینده روزهای خیلی شلوغی رو در پیش دارم (داریم). کارهای خانه، خرید، یک مسافرت خوب برای شرکت در یک عروسی و دیدار با خانواده هامون یک مصاحبه کاری هم درست روز قبل از مسافرت دارم و خیلی کارهای دیگه که الان ترجیح میدم که زیاد بهش فکر نکنم تا بتونم به وبگردی بدون عذاب وجدان ادامه بدم. هم خیلی خوشحال و هیجانزده ام و هم نگران!

می نویسم که از خاطر نبرم

از آخرین پستی که اینجا گذاشتم خیلی وقته که میگذره. فکر کنم دوسال قبل بود. از آن روز تا الان خیلی اتفاقها افتاده و خیلی چیزها تغییر کرده. حتی فکر کنم خودم هم خیلی تغییر کرده ام. تغییرات شاید مثبت.
از این به بعد بیشتر مینوسیم. برای ثبت خاطراتم.