۱۳۸۹ آبان ۲۳, یکشنبه

باز هم درس خواندن ولی اینبار واقعی

 هنوز عادت به نوشتن و آپ کردن وبلاگم رو ندارم و به همین خاطر فاصله بین اولین و دومین پست زیاد شده.
گفتم که بعد از سالها دور بودن از درس و دانشگاه باز هم فرصتی پیش آمد که ادامه تحصیل بدهم و درس بخوانم ولی این درس خواندن کجا و آن درس خواندن در دانشگاه آزاد کجا که از دانشجو بودن فقط اسمش را یدک می کشیدیم و در جستجوی هر چیزی بودیم الا علم و دانش. دانشجو بودن در این سر دنیا خیلی متفاوت با آن چیزی است که قبلا می دانستم. درس خواندن های بی پایان با مقدار زیادی مقاله و تکلیف و خیلی کارهای دیگه کمترین کارهایی است که از یک دانشجو با پیشینه دانشگاه آزاد توقع دارند.
سیستم ترمی اینجا به صورت دو نیم ترم است به این معنی که هر سال از چهار نیم ترم تشکیل شده که به آن بلاک میگویند و ما باید کمتر از دوماه حداقل سه درس با مقدار زیادی کارهای حاشیه ای را در یک بلاک انجام دهیم.
به هر حال با همه استرس ها و شب بیداری ها و گذروندن همه روز در کتابخانه و از این قبیل کارهایی که از من بعید بوده همیشه، امتحانها رو پشت سر گذاشتم تا دوشنبه که دوباره شروع یک بلاک جدیده و..